دلخوشی
 
Design by : NazTarin

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 14
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 21
بازدید ماه : 204
بازدید کل : 102916
تعداد مطالب : 142
تعداد نظرات : 33
تعداد آنلاین : 1




ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ جمعه 28 تير 1392برچسب:, توسط behnam

زن به شوهرش میگه:اگه من بمیرم چیکار میکنی؟
شوهر:دیوونه میشم
زن:نه من میدونم میری یه زن دیگه میگیری
شوهر:نه اونقدرام دیوونه نمیشم!!!


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ جمعه 28 تير 1392برچسب:, توسط behnam

یه ضرب المثل قدیمی چینی هست که خیلی قدیمیه ، کسی به اون صورت یادش نیست ! حتی خود چینی هام فراموشش کردن چه برسه به من که واستون بگم اما خیلی اموزنده بوده لامصب ...


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ جمعه 28 تير 1392برچسب:, توسط behnam

ایرانسل در اینده ای نزدیک:

نیم ساعت بعد خواب:مشترک گرامی دوست پسرتون که همراه اول داشت و نیم ساعت 

پیش به شما شب بخیر گفت الان داره با ی دختری با شماره ی 0936......... اس بازی

میکنه. بیا و ببین چ دل و قلوه ای ب هم میدن کصافطا اخم


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ جمعه 28 تير 1392برچسب:, توسط behnam

روزی مجنون از روی سجاده شخصی عیور کرد ..
مرد نماز راشکست وگفت:
مردک در حال راز ونیاز با خدا بودم برای چه این رشته را بریدی؟
مجنون لبخندی زد وگفت:
عاشق بنده ای بودم و تو رو ندیدم تو عاشق خدا بودی چطور مرا دیدی؟


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ جمعه 28 تير 1392برچسب:, توسط behnam

ببخشید آقا! می تونم به خانمتون نگاه کنم؟

جوانی خیلی آروم و متین به زن و شوهر جوانی که در پیاده رو قدم میزدند نزدیک شد و با لحنی مودبانه گفت:ببخشید آقا می تونم به خانومتون نگاه کنم و لذت ببرم؟

مرد که توقع چنین حرفی رو نداشت و حسابی جا خورده بود،مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت ،یقه جوان را گرفت و عصبانی ،طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد:

مرتیکه عوضی ،مگه خودت ناموس نداری....غلط میکنی تو و هفت جد آبادت ....خجالت نمی کشی؟

جوان اما،خیلی آرام ،بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی شود و عکس العملی نشان دهد ،همانطور مودبانه و متین ادامه داد :خیلی عذر می خوام فکر نمی کردم این همه عصبی و غیرتی شین،دیدم همه مردم خیابون دارن بدون اجازه نگاه می کنن و ...! منم گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم ....حالا هم یقمو ول کنین ، از خیرش گذشتم.

مرد خشکش زد.... همانطور که یقه جوان را گرفته بود ،آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را بر انداز کرد...


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:, توسط behnam

دیشب سردم شد، رفتم كولر رو خاموش كردم. یهو بابام از خواب بیدار شد، گفت: روحانی مُچكریم!


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:, توسط behnam

توروخدا بیایین به خاطر داشته هامون یه کم شکرگذار او بالاییه باشیم


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:, توسط behnam

پسر :به به چه خوشگلید شما.. اسمتون چیه؟
دختر :مدرسان شریف
پسر :چی؟
دختر :مدرسان شریف
پسر :واییی... کجایی هستی؟
دختر :مدرسان شریف
پسر (درحال کوبیدن سرخود به دیوار) :شمارت چنده؟
دختر :بیست و نه دوتا شیش


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:, توسط behnam


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 26 تير 1392برچسب:, توسط behnam

صفحه قبل 1 ... 6 7 8 9 10 ... 15 صفحه بعد